ریشه ای بودم
در خواب خاک های متبرک بی باران

در نگاه تو سبز شدم !!

گونه هایت خیس باران، چشم هایت آفتابی

تو با چشمانت مرا بنواز

چوبدستی چوبی ام سلاحی کارگر خواهد شد

بعد از جنگ، با چوبدستیم انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید

با تو خواهم ماند

با تو خواهم خواند

و تو را در بهت آفتابی ات خواهم بوسید

اگر ابرها بگذارند.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها